به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: بعد از هر اوجی فرود پیش میآید. بایرنمونیخ بهدنبال یازدهمین قهرمانی متوالی بوندسلیگا است، اما شاید به آن نرسد. در آغاز تابستانی هستیم که میتواند برای این تیم پرماجرا و پیش درآمد ناکامیها باشد. روبرت لواندوفسکی بعد از هشت سال میخواهد برود. سرژ گنابری هم بهدنبال جدایی است. نیکلاس سوله بهعنوان بازیکن آزاد به بوروسیادورتموند رفته است. بایرن برای تقویت به آژاکس حمله کرده و نصیر مزروعی را برای دفاع راست و رایان گراونبرخ را برای خط میانی برداشته، به سادیو مانه لیورپول هم نزدیک است. برای فصل ۲۰۲۳-۲۰۲۲ هم پرمهره است، اما ضعفهایش در زمستان و بهار به چشم آمده، از یکچهارمنهایی لیگ قهرمانان حذف شده و این یعنی دارنده شش قهرمانی اروپا و ۳۱ قهرمانی بوندسلیگا باید به سؤالات زیادی پاسخ دهد. میخواهیم آنها را بررسی کنیم.
دو کلمه: ضربات باکیفیت. بایرن مدتها است که مهاجمان ویرانکنندهای دارد و اگرچه این رویه متوقف نمیشود، اما گنابری و لواندوفسکی انتخابهای اول یولیان ناگلسمان بودند. در بحث درباره «ضربات خوب» که سه دهم یا بیشتر شانس گل دارند، لواندوفسکی نفر اول قاره است و در لیگ ۴۱ مورد از این ضربات زده.
پرسینگ او افت کرده، چون به میانه دهه چهارم زندگی رسیده، اما در گلزنی هیچ کس به پایش نمیرسد. در «پاسهای خوب» هم گنابری سرآمد است. در پاسهایی که دو دهم یا بیشتر شانس پاس گل شدن دارند، گنابری و ترنت الکساندر آرنولد لیورپول در پنج لیگ ممتاز اروپا اول هستند. البته بایرن توماس مولر را دارد و بعد از او لروی سانه، یاشوا کیمیش و جمال موسیالا، اما باز هم از دست دادن گنابری قطعاً محسوس خواهد بود. برای همین است که بایرن در مورد هر دو بازیکن با احتیاط حرف میزند و تلاش میکند هر دو را نگه دارد.
نیازهای آینده منوط به جدایی لواندوفسکی یا گنابری است، اما بایرن سعی کرده آنها را بررسی کند. کیمیش و گورتزکا، بازیکنان کلیدی خط میانی بایرن هستند و هر دو بخش قابل توجهی از فصل را بهدلیل بیماری و کووید ۱۹ از دست دادند. کورنتین تولیسو هم همینطور و مارسل سابیتزر هم در اولین فصلش هرگز راه نیفتاد.
گراونبرخ ۲۰ ساله در ویژگیهای اساسی بازیکن خط میانی قدرتمند است، در لیگ هلند ۶۶ درصد دوئلها و ۷۷ درصد نبردهای هوایی را برده و ۸۹ درصد پاسهایش به مقصد رسیده. او بخش بزرگی از آینده بایرن است.
مزروعی ۲۴ ساله و بلندقامت هم ژوائو کانسلوی لیگ هلند بود و در دفاع و حمله مشارکت داشت، اما مصدومیتهای متنوع و متعددی داشته و در چهار فصل اخیر تنها یک بار در رقابتهای مختلف بیش از سه هزار دقیقه بازی کرده.
مانه هم اگر بیاید تا حدی جای لواندوفسکی و گنابری را پر میکند. لیورپول در فصل قبل در بال چپ و مهاجم نوک از او بهره برد و در هر دو موفق بود، اما او هم ۳۰ سال دارد و مثل لواندوفسکی نمیتواند چندان در پرسینگ مشارکت کند. به هر حال کسی نمیتواند یک تنه جای لواندوفسکی را پر کند و اگر این لهستانی برود، روی امثال سانه، کینگزلی کومان غالباً مصدوم و موسیا فشار زیادی وارد میشود.
دو نتیجه در فصل اول کار ناگسلمان ناامیدکننده بود با آنکه با وجود مصدومیتهای بزرگ با هشت امتیاز اختلاف قهرمان لیگ شدند و در ۱۰ بازی لیگ قهرمانان ۳۱ گل زدند و تنها ۷ گل خوردند. یکی باخت ۵ بر صفر مقابل بوروسیا مونشن گلادباخ در دور دوم جام حذفی و دیگری باخت ۲ بر یک مقابل ویارئال در مجموع دو دیدار یکچهارمنهایی لیگ قهرمانان.
در دوره بازی با ویارئال خط حمله افت کرده بود و در شش تا از هشت بازی آن مقطع یا گل نزدند یا یکی زدند. باخت به گلادباخ هم به خاطر مسائل متعددی رقم خورد؛ مثل فصل اول مربی، بازیکن قلب خط میانی (اوپامکانو که تلاش میکرد جای داوید آلابا را پر کند) و مشکل مصدومیتهای متعدد در خط میانی، اما به هر حال این مسائل به یک باخت سنگین و از دست رفتن شانس قهرمانی در یک جام منجر شد.
اگرچه بایرن در رقابتهای اروپایی یکی از بهترین تیمهای قاره را به زمین میفرستد، اما معمولاً در بوندسلیگا به خاطر اینکه مبارز قدرتمندی را پیش رو نمیبیند، ضعیفتر عمل میکند. دورتموند یا اسیر مصدومیتها میشود یا در بدترین زمان افت میکند، لایپزیگ هم نتوانسته در طول فصل بهعنوان مدعی جلوهگری کند، تیمهای دیگر هم در بلندمدت یارای رقابت ندارند.
شاید در فصل پیش رو این رویه تغییر کند. دورتموند ارلینگ هالند را به منچسترسیتی داده، اما در فصل قبل هم به نبود او عادت داشتند. برای حمله، کریم آدیامی را از سالزبورگ و برای دفاع سوله و نیکو اشلاتربک را از فرایبورگ آوردهاند ضمن اینکه هنوز بهدنبال تقویت خط حمله هستند. لایپزیگ هم با دومنیکو تدسکو در نیم فصل دوم بهترین تیم بود، چون خط دفاع سامان یافت و کریستوفر انکونکو به جادوگری ادامه داد. اگر انکونکو را حفظ کنند و از ابتدای فصل مثل نیمه دوم فصل قبل باشند، مدعی میشوند. بایرلورکوزن هم در فصل اول مربیگری جراردو سیوآنه جذاب بود. اگر فلورین ویرتز از مصدومیت رها شود با پاتریک شیک و موسی دیابی مثلث خطرناکی را تشکیل میدهد. همه مدعیان به شرطی میتوانند شانس یازدهمین قهرمانی بایرن را به خطر بیندازند که ستارههایشان را حفظ کنند.
بایرن در سال ۱۹۷۵ بعد از سه قهرمانی متوالی بوندسلیگا دهم شد. در سال ۱۹۹۲ بعد از هفت سال اول یا دومی، دهم شد. اگرچه بایرن همچنان یکی از بهترین تیمهای اروپا است و نخستین تیمی که ده قهرمانی متوالی در لیگ به دست میآورد، اما به اندازه کافی ابهام درباره این فصلش وجود دارد.